یادمان رفت کوچه ها سردست
بازی کودکانه ما بی رنگ ست
یادمان رفت قدیم کهنه شده ست
هر چیز نویی نو شده ست
یادمان رفت گریه کنیم
گریه بوی دلتنگی ندارد
یادمان رفت
از شب
بپرسیم
آدرس مهتاب را
در دلتنگی غروب
سحرگاهان
//حسام الدین شفیعیان//منتظر//
این روزها دلم بوی نم نم باران میدهد
دلم دیگر دل نیست سنگ نوشته ایست کهنه
این روزها روحم از دلتنگی شبهای بی رنگ قصه ندارد
احساس میکنم جایی دور مرده ام
میان مردابی در آرزوهایم دست و پا میزنم
این روزها مردن دلم را ترجمه میکنم
//حسام الدین شفیعیان//آدم برفی//منتظر//
http://snd1.tebyan.net/1389/03/01.mp368851.mp3